سرباز گمنام امام زمان(عج)

همه به سوی مقابله با جنگ نرم

سرباز گمنام امام زمان(عج)

همه به سوی مقابله با جنگ نرم

اذعان مخالفان دولت به درستی سخنان رئیس‌جمهور

سازمان برنامه در زمان شهید رجایی رسماً تعطیل شد 

گروه اقتصاد سیاسی- محمد مهدی تهرانی: در حالی که حرف و حدیث ها در خصوص نقطه نظرات شهید رجایی در مورد سازمان برنامه همچنان ادامه دارد، برخی کارشناسان جبهه اصلاحات بر این باورند که طی آن سال ها نه تنها سازمان برنامه توسط شهید رجایی به کلی تعطیل شده بود بلکه حرف از آن بود که ساختمان آن نیز تبدیل به بیمارستان شود!

ماجرا از آنجا آغاز شد که دکتر احمدی‌نژاد در سفر استانی به قزوین در جمع مردم لب به سخن گشود و با اشاره به پیشینه سازمان مدیریت و برنامه ریزی گفت: «ما در کشور یک سازمانی داشتیم به نام برنامه و بودجه که در سال 1328 توسط دولت وقت امریکایی تاسیس شد و تا 55 سال به کار خود ادامه داد.»

وی همچنین افزود: «این سازمان مسئول برنامه ریزی برای کشور بود ولی صرف نظر از انسان های شریف و دلسوز که آن جا کار می کردند، مبنای برنامه ریزی آن وارداتی بود و از دل آن 6 برنامه خانمان برانداز رژیم طاغوت برآمد که نمونه ای از محصولات آن ریشه کن کردن کشاوزی و آسیب جدی به فرهنگ کشور بود.»

 

 

احمدی‌نژاد با اشاره به تصمیم شهید رجایی ادامه  داد: «آفرین بر روح رجایی و درک الهی اسلامی او که دستور داد که این سازمان را به طور کامل منحل کنند و یک سازمان جدیدی برپایه اندیشه دینی برپا کنند.»

بعد از این سخنان رییس‌جمهور بود که برخی اصلاح طلبان تلاش کردند تا موضوع را انکار کنند و به نوعی به نقد دیرین خود نسبت به دولت در خصوص انحلال سازمان برنامه تداوم بخشند. غافل از اینکه خود پیشتر بر سخنان احمدی‌نژاد صحه گذاشته اند.

دکتر موسی غنی نژاد از چهره های اقتصادی لیبرال در کتاب "مردان جمهوری اسلامی چگونه تکنوکرات شدند؟"روند شکل گیری سازمان برنامه را این گونه تشریح می کند: «قبل از انقلاب و از سال 1327 دو برنامه هفت ساله داشتیم و برنامه های سوم و چهارم و پنجم هم پنج ساله بود. دو برنامه هفت ساله اول صرفاً برنامه های عمرانی بود که امریکایی ها شکل دادند و هدف آن سازمان دهی و هزینه کردن کمک های خارجی صورت گرفته به ایران و... بود. پس سازمان برنامه را به عنوان یک سازمان جدا از دولت ایجاد کردند. این سازمان ربطی به بودجه سالانه دولت نداشت. وظیفه ای هم در هیئت دولت نداشت.» در واقع غنی نژاد همان پیشینه ای را از سازمان مدیریت قبل از انقلاب تشریح می کند، که دکتر احمدی‌نژاد هم مورد توجه قرار داده است.

پس از انقلاب، سازمان برنامه همچنان برخی رویکردهای خود را حفظ می کند و برخی چهره های وابسته در آن همچنان نقش آفرین می مانند. عزت الله سحابی در کتاب "اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی" در این خصوص می گوید: «در سازمان کسانی مثل شاپور راسخ و مجیدی بودند که طرفدار وابستگی و امریکا بودند.» شرایط سازمان برنامه و رویکردهای آن به گونه ای بود که قشر انقلابی و مذهبی کشور به شدت از ادامه فعالیت آن ابراز نگرانی می کردند. عزت الله سحابی ادامه می دهد: «آقای اشراقی سازمان برنامه را طاغوتی ترین اداره یا سمبل طاغوت معرفی کردند.»

این شرایطی بود که در ابتدای انقلاب بر سازمان حاکم بود. به تدریج البته برخی نیروهای انقلابی روی کار آمدند؛ اما همان رویکردها در قالبی جدید ادامه یافت و این سبب نگرانی شهید رجایی بود. در واقع اگرچه برخی آدم ها تغییر کردند اما همان رویکردها ادامه یافت. سید محمد طبیبیان از کارشناسان سازمان برنامه در کتاب "مردان جمهوری اسلامی چگونه تکنوکرات شدند؟" می گوید: «سازمان برنامه در بهترین شرایط دید کارشناسی‌اش کینزی بود. دید توسعه ای بانک جهانی که در آن زمان مطرح بود، آن جا نیز طرفداران بسیاری داشت. در حالی که یک دید شکست خورده محسوب می شد.»

بعد از سحابی که ریاست این سازمان را عهده دار بود، خیّر به ریاست سازمان انتخاب و مأمور شد تا چاره ای برای وضع موجود بیاندیشد. این همه در نهایت به تعطیلی سازمان انجامید. مسعود نیلی معاون اقتصادی سازمان برنامه در زمان دولت‌های هاشمی و خاتمی در این خصوص می گوید: «سازمان برنامه به عنوان دستگاه متولی امر برنامه ریزی کشور، سازمان مورد اعتمادی تلقی نمی شد. وجه کاملاً بارز این مسئله را در تعطیلی این سازمان در زمان مدیریت آقای خیّر مشاهده می کنیم. وقتی که یک سازمان را به کلی تعطیل می کنند، فرض بر این است که وجود این سازمان مضراتی دارد که نبود آن از بودنش بهتر است. این نشان دهنده یک نوع عدم اعتماد است.»

مشکلات ساختاری و رویکری سازمان برنامه تا به آنجا بود که برخی حرف انحلالِ همیشگی آن و تبدیل ساختمانش به بیمارستان را پیش کشیدند. این چیزی است که سید محمد طبیبیان که در زمان میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی نیز در سازمان حضور داشته است، بر آن صحه می گذارد: «حتی بحث بر سر این بود که ساختمان سازمان برنامه را پس از تعطیلی تبدیل به بیمارستان کنند. صحبت این بود که ساختمان آن برای بیمارستان مناسب است.»

در آن سال ها تا 15 روز سازمان در تعطیلی کامل به سر برد و مدتها هم فعالیت جدی نداشت. اگرچه انحلال کامل سازمان همچنان مطرح بود، اما جمع بندی نهایی بر آن شد که یک بار دیگر به سازمان فرصت داده شود تا با یک تجدید نظر در روند گذشته و ضمن استفاده از کارشناسان انقلابی امکان ادامه فعالیت خود را اثبات کند. این همان چیزی است که احمدی‌نژاد از آن سخن می گوید: «آفرین بر روح رجایی و درک الهی اسلامی او که دستور داد که این سازمان را به طور کامل منحل کنند و یک سازمان جدیدی برپایه اندیشه دینی برپا کنند.» در نهایت خیّر آغاز به کار دوباره سازمان در قالبی جدید را کلید زد و بعد از مدت کوتاهی نیز دکتر بانکی ادامه فعالیت ها را پی گرفت.

اما با وجود همه تلاش ها سازمان جدید هم آن گونه که باید شکل نگرفت. عملاً برخی چهره های گذشته به سازمان بازگشتند و طی سال ها با وجود فراز و نشیب های بسیار رویکردهای قبلی سازمان در قالبی جدید پی گرفته شد. این همه به این دلیل بود که ساختار سازمان برخی جهت گیری ها و رویکردها را خواه نا خواه موجب می شد.

طبیبیان در این خصوص می گوید: «اخیرا هم شایعه شده که "در سازمان برنامه عده ای هستند که هر رییس و مدیری که وارد آنجا می شود او را با اسپری مثل خودشان می کنند، در حالی که قرار است این روسای جدید که به آنجا می روند آن کارشناسان را مثل خودشان کنند! نه اینکه رییس و مدیر مثل آنها شود."»

طبیبیان اگر چه این نظر را صد در صد نمی پذیرد و با عنوان شایعه از آن یاد می کند، اما واقعیت آن است که سازمان همچنان طی این سال ها با وجود رفت و آمد آدم ها رویکرد خود را حفظ کرده است. نگرانی از این رویکردها بود که در دولت خاتمی به کار گذاشتن مسعود نجفی از سازمان برنامه انجامید. محمد علی نجفی در کتاب "اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی" بر این واقعیت صحه می گذارد: «این طور که من شنیدم خود آقای خاتمی خیلی تمایل نداشتند که دکتر نیلی بماند.»

مشکل نه دکتر نیلی بود و نه برنامه سوم توسعه. مشکل ساختاری بود که همچنان از قبل انقلاب وجود داشت و آدم ها را هم ناخواسته شکل می داد و رویکردها را می ساخت. ظهور تام و کامل این مسئله در تدوین مبانی نظری برنامه چهارم توسعه رقم خورد. برنامه ای که دولت وقت پس از انتشار مبانی نظری آن در قالب یک کتاب خود مجبور به جمع کردن آن از بازار و خمیر کردن آن شد.

شرح و تفصیل موارد مندرج در این کتاب البته خود فرصتی جداگانه می طلبد. روند غرب زدگی و وابستگی و نیز توهین به ارزش ها تا به آنجا بود که دولت اصلاحات رسماً نسخه های باقیمانده را خمیر کرد. در این کتاب هیچ اشاره ای به نام امام نمی شود و تنها از مصدق سخن به میان می آید. استقلال طلبی ایران به سخره گرفته می شود و غرب ستیزی رویایی رمانتیک لقب می گیرد.

در جایی از این کتاب می خوانیم: «در جمهوری اسلامی ایران هر گاه تصمیم گرفته شده که برنامه توسعه ای تدوین و نگارش نمایند، همه رؤیاپردازان رمانتیک و یا بنیادگرایان بلافاصله، یا به یاد آرمان های خیالی درازمدت افتاده و یا به ستیز داخلی- منطقه ای- بین المللی روی آورده اند و تلاش نموده اند مقولاتی نظیر مبارزه با غرب، مبارزه با امریکا،‌ نابودی اسرائیل، جهانی بودن قدرت جمهوری اسلامی،‌ ضد هژمونی بودن جمهوری اسلامی و غیره را در برنامه بگنجانند.»

در واقع به نظر می رسید بعد از سال ها باز همان خطوط انحرافی در سازمان برنامه وجود دارد و رخ نمایی می کند و رفع این خطوط انحرافی با رفت و آمد آدم ها هم ممکن نبود. از این رو بود که دکتر احمدی‌نژاد ناچارا همان تصمیمی را گرفت که روزی شهید رجایی گرفته بود. البته این به معنای تعطیل شدن کار کارشناسی در بدنه دولت نبوده و نیست. بلکه ترجیح در آن بود که نهادهای دیگری با ساختارهای متفاوت عهده دار امور شوند تا دعواهای چند ده ساله بر سر سازمان مدیریت و برنامه ریزی پایان پذیرد.

این همه تنها یک جنبه بحث ادغام سازمان مدیریت و برنامه ریزی است. اجرایی نشدن بسیاری از طرح ها طی این سال ها و نیمه کاره ماندن آنها خود گواه رسیدگی ناقص این سازمان بر روند پروژه هاست. دعوای همیشگی بین وزراء و سازمان طی این سال ها همواره مشکلات و هزینه هایی را به کشور تحمیل کرده است که حقوق معوقه معلمان و فرهنگیان از آن جمله است. سازمان برنامه بعضا تبدیل به صندوق پولی می شد که همه بر سر آن هجوم می آوردند و هر کدام که نفوذ بیشتری داشتند، کارشان را پیش می بردند. علاوه بر اینکه وقتی نظرات برخی دستگاه ها و سازمان ها در سازمان تامین نمی شد چاره های دیگری برای آن می اندیشیدند. در واقع این ساختار مشکلات زیادی را ایجاد می کرد که همچنان سخن ها در خصوص آن باقی است.

نظرات کاربران:

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد