پایگاه اینترنتی گلف نیوز با تحلیل آرایش سیاسی انتخابات در ایران و ضمن اشاره به اینکه احمدینژاد تا اینجای کار از رقبایش پیش است، با ذکر 3 دلیل پیش بینی کرد که وی پیروز نهایی انتخابات است.
به گزارش رجانیوز به نقل از گلف نیوز، اگر انتخابات کنونی ایران را به یک بازی فوتبال تشبیه کنیم، باید گفت که احمدینژاد نیمه اول را یک بر صفر به نفع خود تمام کرده و توانسته است رقبایش را شکست بدهد. چنانچه این روند تا هفته دیگر نیز به همین منوال ادامه پیدا کند، وی قطعاً برنده بلا منازع نیمه دوم هم خواهد بود.
به طور اجمال می توان 3 دلیل عمده را در پیروزی احمدینژاد درصحنه رقابتها و پیشی گرفتن او بر 3 رقیب دیگر موثر دانست.
اولین دلیل برتری چشمگیر وی را می توان بازشناسی سریع دانست.
رقیب اول احمدینژاد، میرحسین موسوی است که 20 سال است از صحنه سیاسی به دور بوده و خبری از وی نبوده است. یک سوم مردم ایران در زمان نخست وزیری وی بهدنیا نیامده بودند و بنابراین وی برای بسیاری از آنها ناشناخته است.
رقیب دوم احمدینژاد، کروبی است که در 3 دهه گذشته بیشتر بهعنوان یک انقلابی با "اما و اگر" همراه بوده است. حالا که مردم ایران به کروبی می نگرند، بسیاری از آنها این احساس را دارند که وی متعلق به زمان دیگری است.
رقیب دیگر احمدینژاد، محسن رضایی است که بهعنوان یک نظامی بازنشسته شناخته می شود. وی نیز برای بسیاری از مردم ناشناخته است زیرا برای 2 دهه وی از صحنه دور بوده است. همچنین در ایران به ندرت به کسی که سابقه نظامی داشته است، در صحنه سیاسی اقبال نشان داده می شود.
دلیل دومی که باعث پیروزی احمدینژاد شده است، تمرکز او بر طبقه محروم، مظلوم و مستضعفین است که هسته اصلی حکومت ایران را تشکیل می دهند.
سه رقیب احمدینژاد به نوعی تلاش دارند که به هرکس و در هرجا منتسب شوند. آنها نسبت به 30 سال گذشته منتقدند. به نظرمی رسد که شخصیت سیاسی احمدینژاد برای مردم قابل اطمینانتر باشد. احمدینژاد زندگی ساده و بهدور از تکلفی دارد. در یک خانه ساده و متوسط در شرق تهران زندگی می کند و بیشتر مروج این تفکر است که "وی نیز یکی از خدمتگزاران مردم است"
احمدینژاد حتی از دریافت حقوق ریاست جمهوری نیز امتناع کرده است و تنها به حقوق خود که از تدریس در دانشگاه دریافت میکند، قانع است؛ به عبارت دیگر وی "مردی از جنس مردم" است.
دلیل سوم و شاید بهتر است که بگوییم مهمترین دلیل برتری احمدینژاد نیز می باشد، غلبه دولت احمدینژاد در مقابل امریکا و متحدانش است که توانست با قدرت در مقابل آنها بایستد و عقب نشینی نکند ولی رقبایش با نادیده گرفتن این پیروزیها مایلند که بیشتر مسائل را به سمت و سوی مسائل اقتصادی سوق دهند.
هر 3 رقیب احمدینژاد به سیاست های اقتصادی او خرده می گیرند در حالیکه هیچ یک از آنها اقتصاددان نیستند و درباره توانایی آنها نیز تردید وجود دارد.
موسوی یک دکوراتور داخلی ساختمان و نقاش است که هیچ گونه تجربه ای را قبل از دریافت پست وزارت امور خارجه در دهه 60 نداشته است.
محسن رضایی نیز یک سابقه 15 ساله نظامیگری داشته و بعد از آن هیچ گونه دانش مستقیمی درباره مسائل اقتصادی ندارد.
کروبی نیز که قبل از ورود به صحنه سیاسی سابقه ای نداشته و هیچ گونه تخصص مدیریت اجرایی نیز ندارد، بهویژه در این موقعیت که وی خواهان دخالت و تغییر در پیچیده ترین مسائل اقتصادی است.
در مقابل احمدینژاد سابقه مدیرت بسیار موفقی بهعنوان استاندار اردبیل و شهردار تهران 15 میلیون نفری و ریاست جمهوری ایران 70 میلیون نفری را در سابقه خود دارد. در بین این 4 گزینه، احمدینژاد بهترین کسی است که می تواند مسائل اقتصادی را حل و فصل کند.